۱۳۸۸ تیر ۱۸, پنجشنبه

خیلی وقته که پسر خوبی شدم ...


ساعت چهار صبحه
بی خوابی زده به سرم
مثل هر شب ,
رنگ آسمان مثل همیشه نیست
به نظر سرخ می آید
تاریک و سرخ
هوای قدم زدن افتاده به سرم
لباس می پوشم ,
و از خانه میزنم بیرون ,
صدای بستن در خانه , می پیچد توی سکوت مطلق کوچه :
تق
احساس می کنم چند جفت چشم , شاید , از پشت پرده های سفید پنجره های نیمه باز , به من نگاه می کنند
شاید,
شاید هم نه,
شاید همه خوابیده باشند
پشت پنجره های نیمه باز با پرده های سفید لرزان در باد
اینهمه سکوت, اینهمه تنهایی در امتداد کوچه های خلوت و کشدار
به خانه های سر به آسمان کشیده نگاه می کنم
چراغ ها خاموش است
پشت هر پنجره ای شاید آدمی فارغ از تمام خستگی های روزانه اش,در خواب خویش می غلتد
خواب خوب است
خواب مثل سفر است,از اینجا به همه جا
خواب شبیه شنا می ماند
در اعماق رویاهای غلیظ ناگفته
و بی خوابی درست شکل تنهایی است
گاهی خوب,گاهی کسالت بار و کشنده
شروع می کنم به قدم زدن
یک,دو,سه ...
صدای بر هم خوردن کفش و آسفالت , من را به یاد خیلی از خاطراتم می اندازد
شب,و سکوت مواجش,آدم را وادار می کند به همه چیز دقت کند
همه چیز در شب,در اعماق شب , بسیط تر و قابل فهم تر می شود
مثل صدای خش خش , از لانه کلاغ های روی درخت سپیدار
وقتی که کلاغ ماده,نگران از سرمای هوا,با نوک سیاه و بلندش,تخم هایش را بیشتر در گرمای خود,فرو می کشد
مثل کور سوی نوری از پس پنجره ای بسته , که پشت آن,دختری در انتظار رسیدن صبح
غوطه ور در خاطرات گذشته اش , آهسته اشک میریزد
مثل صحبت های عاشقانه گربه ای که در میعادگاه , به انتظار معاشقه شبانه دیگری با معشوقه اش, نشسته است و به زبان خویش ترانه های محزون می خواند
مثل خود آدم,که بیشتر با خودش,خودمانی می شود
مقصد نامعلوم,
کوچه هایی را دوست دارم که یا خیلی پهن باشد یا خیلی باریک
با لب دوزی هایی از درخت و آسفالتی از شبنم صبحگاهی
قدم می زنم , آهسته و پیوسته
, موسیقی ملایم زندگی,تق,تق ...
اینطور وقت ها,بیشتر میفهمم که هیچکس از حال هیچکسی خبر ندارد
نه من از حال آدم های غلتیده در خواب
و نه آنها از حال من
روشنایی٬ نرم نرمک زیر پوست شب نفوذ می کند
قطره های ریز باران , مثل بوسه های تند و شرمگینانه , روی صورتم می نشیند
صبح و طراوت و باران
تلفیقی از هنر و عشق و تولد
نفس عمیق می کشم
هوای تازه,هوایی که یک شب را خوب و راحت خوابیده,ریه هایم را مهمان عطر خاک باران خورده می کند
زندگی,شاید,زیباست
شاید,هر شب تا صبح باید به همین موضوع فکر کنم
موضوعی که همیشه برای فکر کردن به آن,وقت کم می آورم
صدای تیک تاک ساعت رومیزی ام,نمی گذارد به زندگی فکر کنم
یک جور ترس می اندازد توی دلم
صدای تیک تاک هم مثل صدای قدم زدنهای من , یک جور موسیقی برای زندگیست
صدای که انعکاسش,در شب,عمیق تر و هراس انگیز تر می شود
باران , بوسه هایش را درشت تر می کند و شرم را از میان بر میدارد
یک جور معاشعه خیس و بی شرمانه
باران،در میان کوچه,در خلوت صبحگاهی , مرا در بر می گیرد
تنگ و خیس
عریانم می کند
با بوسه هایی که شروعی سرد و نفوذی آتشین دارند
باران,دست می کشد به تمام تنم,
بی پروا و ساده
قدم هایم آهسته تر می شود
شب,رفته است
و صبح,ابری و پنبه ایست
نرم و سفید
مثل پوست صورت مادربزرگ,
سرو کله آدم ها پیدا می شود
با چشم های پف کرده از خوابی عمیق
صدای ماشین ها می آید , و صدای بوق ها و بوی دود ها
نه,
دیگر نه صدای قدم زدن هایم را می شنوم,نه صدای خش خش لانه کلاغ نگران را
و نه از کور سوی نور پشت پنجره دخترک تنها خبری هست
راه خانه نزدیک است
و باز هم تمام چراغ ها,خاموش
ابرهای آسمان راه را برای آمدن خورشید باز می کنند
باران معاشقه اش را نیمه کاره رها می کند
من,روبروی در خانه ایستاده ام
در را باز می کنم و و پشت سرم محکم در را می بندم
صدایش خیلی بلند است
اما صداهای بلندتری هم هست
مثل صدای همهه آدم ها و بوق ها و ماشین ها و ...
خوابم می آید
پرده را می کشم
لباسهای خیسم را می کنم
روی تخت دراز می کشم و با چشم های بسته
شب را دوباره زنده می کنم
این بار,
پروازی عمیق
در غلظتی رخوتناک
صدای نفس های شمرده ام می آید,
آرام و عمیق
مثل صدای قدم زدن
عقربه های ساعت رومیزی,ایستاده,من را تماشا می کنند
ساعت رومیزی,
می داند وقتی می خوابم,نباید قدم بزند روی پرواز من
روی میز یک لیوان پر از آب است
و توی لیوان آب,
دو دانه باطری قلمی,
خدا کند امروز,خواب نمانم ...

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲, چهارشنبه

مراهرجورخواهی دربه درکن:جفایت راازاین هم بیشترکن:بزن با
عشق خودآتش به جانم:ولی آتش نشانی راخبرکن

-------------------------

اگر خداوند آرزویی را در دل تو انداخت , بدان كه توانایی رسیدن به آنرا در تو دیده است

--------------------------

ساکنان دریا پس  از مدتی صدای امواج را نمیشنوند . چه تلخ است قصه عادت  !!!

--------------------------

ای کاش که از حال دل من خبرت بود / ای کاش دمی ار سر کویم گذرت بود
من مرغ اسیرم که ندارم پر پرواز / ای کاش که کاشانه من زیر پرت بود.

--------------------------

به خاموشی ما منگر که ماخودمعدن رازیم
فلک بشکسته بال ما وگرنه اهل پروازیم

--------------------------

گر چه ما را نکنی یاد ولی ما هستیم
دل به امید پیامی که ندادی بستیم

---------------------------

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنن .... باشد که گوشه چشمی به ما کنن

---------------------------

نگو اگر گذشت كنم كوچيك ميشم ، اگه با گذشت كردن كسي كوچيک ميشد خدا اينقدر بزرگ نبود

---------------------------

یکی می پرسد اندوه تو از چیست؟    سبب ساز سکوت مبهمت کیست؟    برایش صادقانه می نویسم    برای آنکه باید باشد و نیست...

---------------------------

خوشا آنان كه در بازار گيتي خريدار وفا بودند و هستند خوشا آنان كه در راه رفاقت رفيق با وفا بودندو هستند

---------------------------

اميدوارم كه در درياي خوشبختي غرق شوي و هيچ غريق نجاتيم نباشه كه نجاتت بده

---------------------------

شمع ميسوزد و پروانه به دورش نگران
ما كه ميسوزيم و پروانه نداريم چه كنيم

-----------------------------
بی قرارم بی قراری مثل آن شبهای سرد
ناامیدم ناامیدی مثل ناهنگام درد
گرم بودم سرد گشتم از نهیب روزگار
آرزویم سبز بودن در فراق فصل زرد!

------------------------

به یاد آشنایان آشنا باش/به پیوندی که بستیم با وفا باش
همیشه یاد تو  در خاطرم هست/تو هم هرجا که هستی یاد ما باش

------------------------

گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی/صبر کن تا پیدا شود گوهر شناس قابلی

------------------------

بس تجربه کردیم در این دیر مکافات/با دردکشان هرکه درفتاد برافتاد:حافظ

------------------------

۱۳۸۸ فروردین ۱۹, چهارشنبه

کلاس عشق ما دفتر ندارد،به او گفتم که مجنون تو هستم ولی آن بی وفا باور ندارد
***
ای کاش سه قطره اشک در چشمانت بودم با اولی می جنگیدم با دومی انتقام می گرفتم و با سومی ثابت می کردم که دوستت دارم
***
ای کاش می دانستم پس از مرگم اولین قطره اشکی را چه کسی برایم می ریزد و آخرین کسی که مرا فراموش می کند کیست
***
امروز با هم بودن را تجربه می کنیم و شاید فردا به یاد هم بودن را.پس امروزمان را زیبا کنیم به حرمت یاد خاطرات فردا
***
به شانه ام زدی تا تنهایی هایم را بتکانی به چه اندیشیده ای، ای دوست به تکاندن برف از شانه های آدم برفی
***
در جهان هرگز نشو مدیون احساس کسی،تا نباشد رایگان مهرت گروگان کسی،گوهر خود را نرن بر سنگ هر ناقابلی،صبر کن گوهر شناس قابلی پیدا شود
***
آغاز کسی باش که پایان تو باشد،در روح کسی باش که در جان تو باشد،بیمار کسی باش که درمان تو باشد
***
اگر تمام دردهای دنیا را نردبان کنی دستت به سقف دلتنگی های من نمی رسه
***
گویند خدا همیشه با ماست،ای غم نکنه خدا تو باشی
***
از عشق تو گر بلا ببینم چه شود،گر جای وفا جفا ببینم چه شود،من روی تو را ندیده دیوانه شدم،بنگر که تو را ببینم چه شود
***
نمی دانم چرا با آنکه می دانم از ان من نخواهی بود با تار و پود جان برایت خانه می سازم
***
اگر شکستن قلبو غرور صدا داشت،عاشقان سکوت شب را ویران می کردند
***
فکر نکن مسافری،من فقط را عبورم.تکیه کن به من عزیزم من همون سنگ صبورم
***
هیچکس اشکی برای ما نریخت،هر که با ما بود ار ما می گریخت
***
بیا تو حس کن عشق رو وقتی هستم کنارت،چون من همیشه و همه جا هستم به یادت
***
سرچشمه عمر ادمی یک نفس است،آن یک نفس هم فدای یک هم نفس است
***
هر کس به تماشایی رفتند به صحرائی،ما را که تو منظوری خاطر نرود جائی
***
مثل شقایق زندگی کن،کوتاه اما زیبا،مثل پرستو کوچ کن فصلی اما هدفمند،مثل پروانه بمیر دردناک ولی عاشق
***
از گل تازه که بویی ز وفا نیست تو را،خبر از سرزنش خار جفا نیست تو را
***
ساقه شکستن قانون طوفان است،تو نسیم باش و نوازش کن
***
اگه عشق نبود
از تشنگی می مردیم

خدا رو شکر عشق هست و خون دل می خوریم تا زنده بمونیم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

لحظه لحظه های زندگی را سپری می کنیم تا به خوشبختی برسیم غافل از اینکه خوشبختی در همان لحظاتی بود که سپری شد (شریعتی)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چو به گشتی طبیب از خود میازار / چراغ از بهر تاریکی نگه دار

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
طعنه بر طوفان نزن ، ایراد بر دریا مگیر ، عاشق ساحل شدن موج را دیوانه کرد . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
نه شاعرم تا بتونم واسه نگاهت غزل بگم / نه قادرم تا بتونم واسه چشات قصه بگم
فقط اینو خوب میدونم تا زند ه ام تا جون دارم دوست دارم . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *.

ببخشید اشتباهی اس ام اس دادم !
خواستم واسه گل فروش بفرستم ، به خود گل فرستادم !!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *.
دوستی هدیه ای یپیچده در روبان نیست که کسی روز تولد به کسی هدیه
کند .دوستی قلب من و این دل توست که در این راه بهم هدیه کنی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *.

دگر حس شقایق را نداری ، هوای قلب عاشق را نداری و از چشمان خونسرد تو پیداست
که دیگر حس سابق را نداری . . .
.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هرچی هستی همون باش / هرچی نیستی نگو کاش
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
**** *** ** **** *
** * * *** * * **
ببخشید این ستاره ها افتادن تو گوشیتون ! آخه دنبال ماه میگشتن
منم شماره تو رو بهشون دادم !!!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بیا بشکن سکوت قلب خسته / ببین بی تو دلم غمگین شکسته
ز صبح عاشقی حیران ترم کن / که تاریک است این قلب شکسته . . .
.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
رنگ از رخسار گندم رفته است / دوستی از یاد مردم رفته است
ننگ دیگر در بین مردم ننگ نیست / ائینه با آئینه یکرنگ نیست . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خدا از بهترین ها فقط یه دونه خلق کرده ، دقت کردی که چقدر تنهائی ؟؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دلی دارم که از تنگی در او جز غم نمی گنجد ، غمی دارم ز دلتنگی که در عالم نمی گنجد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دوستان عاشق شدن کار دل است / دل چو دادی پس گرفتن مشکل است
تا توانی با رفیقان همدم و هم رنگ باش / یا مزن لاف رفیقی یا حقیقت مرد باش . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو را جز سختی راهت غمی نیست / درون کوله بارت ماتمی نیست
شکست بغض مغرورم ، مرو یار / بجز دوری ز تو درد دیگری نیست . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *.
عشق با غرور زیبتست، اگر عشق را به قیمت فرو ریختن دیوار غرور گدایی کنی ........ آن وقت است که دیگر عشق نیست.

.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تا که پرسیدم ز منطق عشق چیست / در جوابم این چنین گفت و گریست
لیلی و مجنون همه افسانه اند ، عشق ، تفسیری ز زهرا و علی ست . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

فرصت شمار صحبت ، کز این دو روز منزل / چون بگذریم نتوان دیگر به هم رسیدن . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *.

زندگی زندان سرد کینه هاست ، من گریزانم از این زندان که نامش زندگیست . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلم احساس غم دارد/ در این انبوه ویرانی/كمی تا قسمتی ابری/ و شاید باز بارانی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
در دریای نیلفام خواب های شیرین شب ، ..صدف های رنگین خیال را می کاوم . شاید مروارید رویای تو را در آن یابم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خدایا ٬ دوست بدار آنهائی که دوستمان دارند و ما نمی دانیم...و سلامت بدار آنهائی را که دوستشان داریم و نمی دانند .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
قلب سرزمین عجیبی است. .زیرا هم زادگاه عشق است ..هم آرامگاه آن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هیچ فکر کردی اگه هر ماه قبض کارکرد قلبمون رو میدادن
کدوم یکی از ما عاشقتر بودیم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
عشق تو چشمهای هم نگاه کردن نیست با چشمهای هم به زندگی نگاه کردنه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یکی در آرزوی دیدن تو/یکی در حسرت بوئیدن تو
ولی من ساده و بی ادعایم/تمام هستی ام خندیدن توست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

میگن دلتنگی قشنگترین هدیه ی عشق حالا من با این هدیه ی قشنگ تو چكار كنم؟؟؟؟؟


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
زندگی پر از صدای پای کسانی است که همانطور که تو را می بوسند ، طناب دارت را میبافند!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تمام ناتمام من با تو تمام میشود .
لای خاطرات تلخم ، یاد تو همیشه شیرینه .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ستاره در هوا می بینم امشب
زمین در زیر پا می بینم امشب
خدایا مرگ ده تا جان سپارم
که یار خود جدا می بینم امشب
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
افسون چشمای تو هستم نگاهم کن ، در دیاری که مرا نیست جز تنهایی یار ، حیران و چشم براه تو هستم نگاهم کن .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
انسان های بزرگ شرایط را خلق می کنند و انسان های کوچک تابع شرایط می شوند .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
برف آمد و پاییز فراموشت شد . آن گریه ی یک ریز فراموشت شد . انگار نه انگار که با هم بودیم . چه زود همه چیز فراموشت شد .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
قسمت این بود که من با تو معاصر باشم
تا در این قصه ی پر حادثه حاضر باشم
تو پری باشی و تا آنسوی دریا بروی
من به سودای تو یک مرغ مهاجر باشم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
گفتم کجا ؟ گفتا به خون ! گفتم چرا ؟ گفتا جنون ! گفتم مرو ، خندید و رفت ...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تو رفتی واسه همیشه چرا باورم نمیشه ، می خوام بازم خیالت قبله ی آرزوم شه .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
قطره بارون ممکنه کوچک دیده بشه ٬ اما یک گل تشنه ٬ همیشه منتظر باریدنشه , یک اس ام اس ممکنه ساده برسه ٬ اما قلب فرستندش خیلی به یادته .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
حباب ها همیشه قربانی هوای درونشان میشند.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تو مانند کبوتر ها نجیبی ٬ تو مثل داستانهای عجیبی , گناه من چه بود که گفتی ٬ از این پس از نگاهم بی نصیبی.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
شکست در عشق فاجعه نیست ٬ فاجعه آن است که بدانی چرا در عشق شکست خوردی !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
معمولا آدما از اینکه بعد از مرگ فراموش بشن وحشت دارن , ولی چه سخته زنده باشی و فراموش بشی!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بی تو در خلوت دل چشم به راهت دارم ... چه کنم دست خودم نیست که دوستت دارم .
بر ما سالی گذشت و بر زمین گردشی و بر روزگار حکایتی ...
امید آنکه آن کهنه رفته باشد به نیکوئی و این نو آید به شادی
.
.
.

کدوم رو دوست داری برات بفرستم !؟
قل(ب)م !؟
ر(و)حم !؟
ج(س)مم !؟
یا حروف داخل پرانتز !!؟
.
.
.
هیییییییسسسس !
صداشو در نیار !
اومدم یواشکی ببوسمت و برم !
.
.
.
آنچه از روزگار بدست میآید ، با خنده نمیماند و آنچه از دست برود با گریه جبران نمیشود
خورشید فردا طلوع خواهد کرد ... حتی اگر ما نباشیم . . .
.
.
.
عیب کار از جعبه تقسیم نیست ، سیم سیار دل ما سیم نیست
این هم هزاران طول موجش ، دیش احساسات ما تنظیم نیست . . .
.
.
.
اگه خوابت اومد بیا تو چشام بخواب / اگه اشک نذاشت بیا تو قلبم بخواب
اگه صدای قلبم نذاشت من میمیرم ، تو سیر بخواب . . .
.
.
.
یادمه که همیشه میگفتی :
برو من همیشه پشتت هستم ، ولی هیچ وقت فکر اون خنجر
که پشتت قایم کرده بودی رو نمیکردم . . .
.
.
.
بیشتر آدم ها زمانی نا امید میشوند که چیزی به موفقیتشون نمونده . . .
.
.
.
اگر باغ نگاهم پر ز خار است ، گلم تاراج دست روزگار است
به چشمانت قسم ، با بودن تو ، زمستانی ترین روزم بهار است . . .
.
.
.
دم هرچی رفیقه گرم ، کمر هرچی نا رفیقه خم
روی هرچی بی مرامه کم ، برای دشمنات آرزوی زلزله بم
زیر چشم دشمنات نم ، ایشالا نبینی غم .
گفتي تو دلم اول و اخر خودتياز هرچه که دارم بهترينش خودتيخنديدم و زير لب مکرر گفتمشاهزاده ي قصه هاي من خر خودتي!!!

تو توی دماغ من چی کار می کنی؟.........جنبه شوخی داشته باش!.........خواستم بگم: تو نفس منی!

تموم دنيا يه طرف......ذوق نکن.......تو هم همون طرف
اس ام اس خوشحالي پي در پياس ام اس دلخوشي بيكاراندر فرودست انگار يك نفر منتظر استپس خسيسي نكنيم !
شعر از شاعر معاصر سهراپ اس ام اسي!

حيف،حيف تو که زمان نيوتون نبودي تا تورو ببينه و معنيه حقيقي دافعه رو هم بفهمه!!!به يارو ميگن پترس کي بود؟ ميگه: يه دهقان فداکار بود که وقتي گرگ به گوسفندش حمله کرد رفت زير تانکو انگوشتشو کرد تو چشمه راننده‌ي قطار

IIII III اين قبرها رو مي بيني؟ يه دونه اش خاليه، اونو من گرفتم!!!ميدوني براي کي؟براي تو.ميدوني چرا؟آخه دانشمندا کشف کردند آدماي بد ريخت عمرشون کوتاه!!!
ميدوني چرا معرفت ها کم شده؟ چون همش در تو جمع شده

حافظ و دختر لر: گفتم غم تو دارم / گفتا سي چه برارم / گفتم كه ما من شو / گفتا بوات درارم / گفتم ز مهر ورزان رسم وفا بياموز / گفتا بالنك كاله چشيات درميارم

یاييد آبا را گل نکنيم/ باد شکم را نا غافل ول نکنيم/خود را با آرايش خوشکل نکنيم/ خط دولتي بگيريم/خود را اسير ايرانسل نکنيم
سلام ، ببخشین مزاحم میشم
میخواستم بدونم با این همه بیشرفت تکنولوژی چرا نوار غزه به سی دی تبدیل نشده !!!؟

اس ام اس عاشقانه

سلام و درود بر شما بندگان پاک خدا
که اگر شما هم حمام برويد ، يکي از آنهائيد !!!
در فصل زمستون که لبو ميچسبد / آغوش و فشار و گفتگو ميچسبدپس شعله بخاري ها را کم کن / که فقط زير پتو ميچسبد !!!شرکت ملي گاز ايران !!!

اس ام اس عاشقانه

روزی ز لــــُـپ یـــار ربـــودم بــــوســــیگفـــت: هــم بـــی ادبــی هم لوســـیگفتم که گناهم چیست کردم بوسی؟گفتا : لب و ول کردی و لپ می بوسی؟
جوک و اس ام اس

رستم نامه ! شنيدم كه رستم فلان كاره بود (جنگجو )فلان جاي ايشان كمي پاره بود ( آرنج )دو دستش هميشه فلان جاش بود ( كمر )فلان چيز او تا نك پاش بود (شمشير )چو راه فلانش همي تنگ شد ( حوصله )فلان با فلانش سر جنگ شد ( عقل و احساس )چو رستم فلانش همي راست شد ( عذم و اراده )فلان كردنش خوردن ماست شد ( جنگ )

۱۳۸۸ فروردین ۱۷, دوشنبه

ببخشید این ستاره ها افتادن تو گوشیتون ! آخه دنبال ماه میگشتن
منم شماره تو رو بهشون دادم !!!
دوستی هدیه ای یپیچده در روبان نیست که کسی روز تولد به کسی هدیه
کند .دوستی قلب من و این دل توست که در این راه بهم هدیه کنی
ببخشید اشتباهی اس ام اس دادم !
خواستم واسه گل فروش بفرستم ، به خود گل فرستادم !!!
لحظه لحظه های زندگی را سپری می کنیم تا به خوشبختی برسیم غافل از اینکه خوشبختی در همان لحظاتی بود که سپری شد (شریعتی)
اگه عشق نبود
از تشنگی می مردیم

خدا رو شکر عشق هست و خون دل می خوریم تا زنده بمونیم
شما اين توان را داريد که زندگاني اي سرشار از عشق و رضايت بيافرينيد . (( دي آنجليس
موفقيت ، يک درصد نبوغ ، 99 درصد عرق ريختن . توماس اديسون
وقتي انسان آرامش را در خود نيابد ، جستجوي آن در جاي ديگر کار بيهوده اي است.لارو شفوکو
اگر فکر مي کنيد که موفق مي شويد يا شکست مي خوريد،در هر دو صورت درست فکر کرده ايد.(( رابينز Robbins ))
دوست واقعي کسي است که دستهاي تو را بگيرد ولي قلب ترا لمس کند . (( مارکز Marquez ))
آن گاه که ، زايش راهي نو را از درون خويش احساس کردي پاي در راهي خواهي گذارد که پيشتر براي رسيدن بدان بسيار تلاش نموده ايي . (( ارد Orod ))
قابليت انعطاف داشته باشيد . تنها همين يك خصوصيت كه بتوانيد شيوه كار خود را تغيير دهيد موفقيت شما را تضمين مي كند . (( رابينز Robbins ))
در درون جسارت ، نبوغ و قدرت سحر آميزي نهفته است. (( گوته Goethe ))
آنان که از خود عشق ساطع مي کنند با عشق زندگي مي کنند و با عشق نيز نفس مي کشند ، ديگران را به سمت خود مي کشانند . (( دي آنجليس B. De Angelis ))
چه بيچاره اند مردمي که ، قهرمانشان بزدل باشد . (( ارد Orod ))
اگر کسي ترا آنطور که ميخواهي دوست ندارد به اين معني نيست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد. (( مارکز Marquez ))
دوستي بيش از اندازه همانند دشمني ترسناک است . (( ارد Orod ))
خوشا آنان که در بازار گيتي خريدار وفا بودند و هستند
خوشا آنان که در راه رفاقت رفيق با وفا بودند و هستند . . .
تک تک روزهايم را ميسوزانم ، تا چشمکي شوم براي شب هاي بي ستاره ات . . .
سوداي دلم قسمت هر بي سر و پا نيست / خوش باش که يک لحظه دلم از تو جدا نيست . . .